به گزارش پایگاه خبری تحلیلی نه وار نیوز؛ همه به حضور بهموقع و خروج بهموقع نیروهای مقاومت از سوریه اعتراف کردند. این چند خط را حتما بخوانید و به آن فکر کنید و آن را به دست همه برسانید!
از همان روزهای اولیه حضور مدافعان حرم در سوریه ضمن احترام به ایستادگی اسد و خاندانش و کمک به او با صدای بلند فریاد زدیم ما بادیگارد اسد نیستیم. ما برای دفع فتنه بینالمللی داعش که ساخته و پرداخته آمریکا و اسرائیل بود از سر مردم ایران، مقاومت منطقه و حرمهای مقدس وارد سوریه شدیم و نمود رگههای داعش در ایران و ترورهای آنها را در آن زمان فراموش نکردیم و اگر نمیرفتیم باید با داعش در خیابانهای تهران میجنگیدیم.
همان زمان هم به جز شخص اسد و برخی معدود از حاکمان سوریه، نه ارتش سکولار سوریه و نه هیچ یک از سیاستمداران این کشور که حتی خواندن نماز در پادگانهایشان ممنوع بود و اجازه تشکیل بسیج مردمی در مساجد را نمیدادند، کسی به نیروهای مقاومت برای نابودی داعش کمک نکرد. اساساً منشا برخی نارضایتیها در میان بسیاری از مردم مسلمان سوریه همین خصوصیات لائیک و سکولار حاکمان سوریه و بیتوجهی به احکام فردی و اجتماعی اسلام بود. همان زمان هم برای کمک به داعش شبهه میکردند که چرا مدافعان حرم در سوریهای که ارتشش شبها در دیسکوهاست یا وضعیت حجاب و رفتار اجتماعی مخالف اعتقادات مسلمان است حضور دارند!
حالا پرسیدن این سوالات توسط برخی اشخاص و رسانههای ضد ایرانی داخلی و خارجی مضحک نیست که دفاع از اسد را پیش فرض میگیرند و میپرسند این همه خرج اسد کردید چه شد؟
در حالی که همه به چشم خود دیدند در شرایطی که دیگر فتنه جهانی داعش وجود ندارد و در شرایطی که مسلحان تحریرالشام با تمام خصوصیات افراطی و تندرویهایشان منشا سوری دارند و اعتقاداتی مثل تخریب حرمها و کشتار و تکفیر هم در آنها کمرنگ است و البته با وجود ارتش بیخاصیت سوریه و در شرایط بیارادگی اسد و حساب کردن او روی وعدههای غربی-عربی، ایران وارد جنگهای داخلی سوریه نشد.
اتفاقاً حالا باید پرسید اصلاً ما چرا باید در این شرایط جدید در سوریه میجنگیدیم؟
تردیدی نیست که نبرد نیروهای مقاومت در سوریه با این تحریرالشام و با وجود این ارتش در سوریه به جای تمرکز بر نبرد با اسرائیل چیزی جز خسارت به دنبال نداشت. الان که تازه اسنادی از برخی ارتشیها و استخبارات حکومت قبلی سوریه علیه مقاومت و حتی خود بشار اسد هم منتشر میشود و البته قطعاً هرچه بگذرد درایت و هوشمندی فرماندهان حکیم مقاومت بیش از پیش عیان خواهد شد. که در چه زمان درستی در سوریه حاضر و در چه زمان درستی از آن خارج شدند.
حالا به این فرضیه هم فکر کنید:
بعد از دفع فتنه جهانی داعش [به لطف مدافعان حرم] حالا با خروج خود خواسته اسد با هماهنگی متحدانش و آمدن مسلحانی که پیامهایی علیه اسرائیل نیز از میان آنها مخابره میشود حالا زمین نبرد با اسرائیل به جای جنگهای داخلی فراهم شده؟ حمله اسرائیل به سوریه نیز از ترس همین است؟
البته این هم فقط یک فرضیه است و اگر درست باشد باید پرسید که اگر نیروهای مقاومت در سوریه مشغول نبرد با یک مشت گروه مسلح مثل تحریرالشام میشدند چقدر به سود رژیم صهیونیستی و به ضرر تمرکز بر نبرد با اسرائیل تمام میشد؟
در خصوص تنگ شدن عرصه بر مقاومت لبنان هم ضمن همه انتقاداتی که به سیاست خارجی دولت جدید داریم اما واقعاً عراقچی حرف درستی زد: مگر با مقاومت یمن و یا بسیاری از نقاط دیگر در جهان راه ارتباطی زمینی و هوایی و دریایی هست که اینگونه قویتر از گذشته در راه مقلومت با فتنه جهانی صهیونیسم ایستادهاند؟ مگر تفکر و مکتب مقاومت در ملتهای دنیا وابسته به این معادلات است؟
گرچه با شرایط فعلی قطعاً این پایان ماجراهای سوریه هم نیست و معلوم نیست در این شرایط بسیاری از دسترسیها بهتر از گذشته نباشد.
صبور باشیم و به نصرت خدا و حکمت فرماندهان مقاومت و برکت خون شهدا ایمان داشته باشم.
انتهای خبر/